در مدح حضرت ام البنین (س)

ســــقــــا

وبلاگ فرهنگی هیأت حضرت ابالفضل العباس (ع)

در مدح حضرت ام البنین (س)

در مدح حضرت ام البنین سلام الله علیها

 

ای فلک یک مه و سپهر سه اختر
شیر خدا را خجسته همدم و همسر
فاطمه ی دوم بهشت ولایت
یار علی پسر و بتول مطهر
یوسف زهرا توجهش به تو بانو
زینب کبری تو را صدا زد مادر
ام البنین مام شیر خداوند
ام ادب آفتاب خانه حیدر
خوانده کنیز عزیز فاطمه خود را
ای به ادب از همه زنان جهان سر
برده به میراث از تو عشق و ادب را
حضرت عباس در حضور برادر
کرده نثار قدوم یوسف زهرا
چار گل سرخ و چار لاله ی پرپر
ای پسر تو حسین دوم زهرا
ای به بنینت سلام ال پیمبر
از همگان برترند خیل شهیدان
رتبه ی عباس تو است ز آن همه برتر
نیست عجب گر که با زیارت زهرا
گردد اجر زیارت تو برابر
رویت مانند آفتاب درخشان
بختت بالاتر از سپهر مدور
عبطه به عباس تو برند شهیدان
با همه قدر و جلال در صف محشر
زائر باب البقیع تو دست دل ما
از نفس جان به تربت تو معطر
روی ارادت نهاده ایم بر تن خاک
حاجت دائم گرفته ایم از آن در
روز وفات تو گشت شهر مدینه
محفل اندوه و اشک و ناله سراسر
کاش که بودند چار دسته گل تو
تا که زنند از غمت به سینه و بر سر
حیف نه عباس داشتی و نه عثمان
آه نه عون تو با تو بود نه جعفر
آب شدی در فراق یوسف زهرا
گرچه تو را چار داغ مکرر
دوست نه تنها گریست بر تو که می زد
بر دل دشمن شرار آه تو آذر
در کف عباس قداست حاجت ؟؟
گرچه جدا شد ورا دو دست ز پیکر
دست جدا گشت و دیده شد هدف تیر
نیزه به سینه عمود آهن بر سر
بر تو و عباس تو سلام هماره
ای پدر و مادرم فدای تو مادر
گر بگذارند دشمنان تو (میثم)
گیرد چون جان خود مزار تو در بر

 

***

منم که سایه نشین و جود مولایم
کنیز خانه غم ؛ خاک پای زهرایم
منم که خانـــه به دوش غــم علی
منم که همقدم محنت ولی هستم
منم که شاهد زخم شکسته ابرویم
انیس گریه به یاس شکسته پهلویم
منم که در همه جا در تب حسن بودم
منم که شاهد خون لب حسن بودم
منم که جلوه حق را به عین می دیدم
خدای را به جمال حسین می دیددم
منم که بوده دلم صبح و شام با زینب
منم میان همه ؛ هم کلام با زینب
منم که سوگ گلستان و باغبان دارم
به سینه زخم غم کربلائیان دارم
منم که ظهر عطش را نمی برم از یاد
چهار لاله بی سر ز من به خاک افتاد
منم که مادر عشق و امید و احساسم
فدای یک سر موی حسین عباسم

***

بانوي آفتاب ، ام البنين مدد
 يار ابوتراب ، ام البنين مدد
 هستي به تاب و تب ، ام البنين مدد
 اي مادر ادب ، ام البنين مدد
روشنگر دلي ، ام البنين مدد
 امّ الفضائلي ، ام البنين مدد
 اوصاف تو بُوَد ، بر نخل دين رطب
 سقا ز تو گرفت ، درس خوش ادب
در شهر يثرب اي ، بانوي عالمين
تو فاطمي شدي ، با گريه بر حسين
 گفتي فداي او ، اولاد من همه
هستم کنيزه بر ، اولاد فاطمه
 نذر عزاي او ، احساس من بُوَد
 قرباني حسين ، عباس من بُوَد
 با تيغ کوفيان ، دستش شده جدا
با ضربي از عمود ، فرقش شده دو تا
اهل حرم همه ، در ذکر آب و آب
عباس من شده ، شرمنده ي رباب


[ یک شنبه 24 فروردين 1393برچسب:در مدح حضرت ام البنین (س),

] [ 6:48 ] [ خادم العباس (ع) ]

[ ]